من یه تنه اندازه همه مردم جهان غمگینم...

ساخت وبلاگ

داره نابودم میکنه...قفلی که به لبام زدم و صبری که داره طولانی میشه...

بد رقم دلم گرفت...از بی کسی خودم...

چشم رو هم بزارم و بگذرم؟

کار من همینه...فقط بگذرم با یه عالمه حسرت...

اصن تموم حسرت های دنیا مال منه...

اون لبخندای قشنگم مال منه...اون تظاهر به شاد و شنگول بودن هم مال منه...

خدا؟

از کی به کی شکایت کنم؟

از کی بگذرم و به کی پناه ببرم؟

بی کسی که دیگه شاخ و دم نداره

من باید بریزم تو خودم و بس...

بشه همون اخما،بشه بی حوصلگیا...بشه فاطمه بداخلاق...

خدا؟

قربونت برم،صبوریم و دردم برابری نمیکنه ها...

میبینی چه غریبانه دلم گرفته؟

میبینی حتی دستی برا پاک کردن اشک چشمامم دراز نمیشه...

چقد دیگه؟

یه ماه؟

یه سال؟

یه زمان مشخص بهم بگو تا صبر کنم...

خدا؟

تو که جای من نیستی...من تموم شدم

به خودت قسم من تموم شدم...

روحم تموم شد...مثه یه لیوان که پر میشه....غصه ها دارن از سر و روم میریزن...

مثه لیوانی که میزاری زبر شیر آب و یادت میره ظرفیتش چقده...

خدا؟

تو که ظرفیت منو یادت نرفته؟

کاش فردا روز من باشه...

من دیگه خیلی وقته بریدم و الکی دارم ادامه میدم...

خدا حساب شبایی که اینطوری خوابیدمو داری؟

حساب تک تک حسرت هام و سکوت بعدش چی؟

خدایا؟

خیلی رو زمینت بی پناهم...

کاش همه چی یا تموم شه یا درست...

❎قربونت برم خدا❎...
ما را در سایت ❎قربونت برم خدا❎ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : springgirl80 بازدید : 164 تاريخ : پنجشنبه 14 آذر 1398 ساعت: 15:00